تهران شهر اخلاق؟!!

چندی است که شاهد پخش انیمیشن هایی با عنوان « تهران شهر اخلاق » از رسانه سیما هستیم که از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تهیه شده است.

نمی دانم چرا مسئولان ما بعد از گذشت 28 سال از انقلاب، تازه به فکر فرهنگ سازی اخلاقی افتاده اند و در طول این مدت چه گذشت که ایثار و فداکاری در اوایل انقلاب و 8 سال جنگ، جای خود را به بی رحمی و قساوت و نزاع و جدل داد. نمی خواهم در اینجا به دنبال مقصر بگردم. اما به نظر می رسد دیگر جای امیدی برای بازگشت باقی نمانده است.

رشد جمعیت و افزایش بی رویه مهاجرت ها به کلان شهرها باعث شده تا بر مشکلات شهرهای بزرگ روز به روز افزوده شود تا جائیکه کاری نیز از دست مسئولان برنیاید و کارتون و انیمیشن نیز چاره ساز نباشد.

آمار ثبت شده از سوی مراکز قانونی در سال 83 نشان می داد نزاع و خشونت های اجتماعی طی سال های اخیر در کشور رو به افزایش است و اینکه مردان تهران و خراسان در صدر آمار نزاع و خشونت قرار دارند.

شاید افزایش روز افزون این آمار باعث شد تا مسئولان امر به دنبال راه حلی باشند و شهرداری تهران جهت این کار انتخاب و در پی آن آقای قالباف اعلام کرد: هدف شهرداری نهادینه کردن اخلاق شهری است.

***

نمونه هایی از وجود اخلاق شهروندی در تهران را هر روز شاهد هستیم:

1-     بارها و بارها اتفاق افتاده است که در صف نانوایی یا صف اتوبوس هستیم و شخصی بدون توجه به حقوق دیگران به دنبال آن است که زودتر از بقیه نان بگیرد یا سوار اتوبوس شود؛ و هنگامی که با اعتراض دیگران مواجه می شود با بی اعتنایی و حتی گاهی با حرف های رکیک جواب بقیه را می دهد؛ و این است اخلاق!

2-     هنگامی که در یک روز بارانی کنار خیابان منتظر تاکسی هستید، یک ماشین مدل بالا با سرعت از کنار شما عبور می کند و سراپای شما خیس و گل آلود می شود. حتی گاهی نگاه قهرآمیز شما با لبخند سرنشینان گره می خورد؛ و این شعور و اخلاق شهروندی است!

3-     شما برای پایان دادن به یک درگیری وارد معرکه می شوید، اگر قربانی نشوید، در پایان متوجه می شوید کیف پولتان را از دست داده اید.

4-     و ...

Traffic Fight

مشکلات سیاسی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی باعث کم حوصلگی مردم شد و آستانه تحمل آنان را کاهش داد تا جائیکه گاهی قتل نتیجه عمل دو نفری بود که یکی خودخواه و قانون شکن بود و دیگری شخصی با آستانه تحمل پایین یا کم حوصله.

از این دست مثال ها بسیار می توان زد. تصور عمومی این است که آنچه که عذاب دهنده و قابل بررسی است مسائل درشت و آسیب های ماکروسکوپیک است، اما برای مردم عادی و برای طبقه متوسط غالبا قتل و غارت نیست که زندگی آنان را خسته کننده کرده است، بلکه مسائل ریز هر روزی است که جمع آنها باعث فرسایش روح آنها می شود؛ و به این خرده ها باید درشت ها را افزود که توسط غیر متخصص ها هم قابل تشخیص است.

ساده انگاری است اگر سر نخ همه مشکلات تهران و راه حل های آنها را در تهران جستجو کنیم.

رشد بی رویه جمعیت، در سالهای 58 تا 72 و مهاجرت به شهرها، بیکاری و اختلافات طبقاتی و ثابت ماندن شیوه توزیع درآمد از سالهای 48 تا 78 بگونه ای که همچنان 20 درصد بالای جمعیت 50 درصد درآمد را کسب می کنند و 20 درصد پایین 2/4 درصد. این اختلافات باعث ایجاد سرخوردگی در بین مردم شده و در نهایت آنچه سبب این اعمال است، فقر نیست بلکه احساس فقر است.

مردان خیابانی

دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری ایران:

به ازای یک زن خیابانی 500 مرد خیابانی وجود دارد.

 

 

خیانت های پس از ازدواج

چندی قبل یکی از روزنامه های صبح – ایران – به نقل از دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری ایران آماری را منتشر کرده بود که واقعا تکان دهنده و قابل تامل بود.

ایشان مدعی شده بودند مردانی که یک بار پس از ازدواج تحت عناوین مختلف به زنان خود خیانت کرده اند، آمارشان به 70 درصد می رسد. این در حالی است که خیانت زنان تنها در مورد 2 درصد آنان رخ داده است.

هرچند مشخص نیست این آمار چگونه به دست آمده است اما در صورتی که صحت داشته باشد، برای یک جامعه اسلامی مایه سرافکندگی خواهد بود.

          

 چند روز بعد روزنامه ایران در گفت و گویی با کارشناسان و در مطلبی تحت عنوان: «زنانی که قربانی بی وفایی مردان می شوند» به بررسی علل گرایش به رفتارهای خیانتکارانه پرداخت.

از جمله مهمترین علل خیانت اشاره شده، عبارت بودند از: رنگ باختن عشق و علاقه، احساس عدم جذابیت همسر، سهل انگاری زنان در برخورد قاطع با رفتار مشکوک و یا خیانت اثبات شده مردان، بروز عقده های جنسی، تنوع طلبی و ...

مردان ایرانی همسر را برای گذران امورات زندگی اختیار می کنند و در این میان عشق و محبت بسیار کمرنگ است.

دکتر اقلیما در بخشی از اظهاراتش به بررسی نقش تربیت خانواده ها در بروز خیانت می پردازد و به دو شکل مختلف تربیت دختران و پسران و برخی مشکلات تربیتی و فرهنگی آنها اشاره می کند. برای مثال در نگاه اول از دوران کودکی به دختران می گوییم از نگاه به پسران و صحبت کردن با آنان بپرهیزند اما برعکس برای پسران چنین محدودیت هایی اعمال نمی شوند و گاهی خانواده با تشویق های غلط، زمینه انحراف او در آینده را مساعد می نمایند. ایشان در توضیح این مطلب می گوید: امروز از زبان برخی مادران با صراحت می شنویم که می گویند: « دخترها دست از سر پسرم برنمی دارند و ...»

از دیگر عوامل عنوان شده که باعث تداوم خیانت های مردان می شود، ترس از طلاق و عوارض اجتماعی پس از آن است.

دکتر شهلا کاظمی پور – رئیس گروه مطالعات زنان دانشگاه تهران – تزلزل شخصیتی را یکی از عوامل اصلی زمینه ساز بروز خیانت می داند.

 

نتایج یک تحقیق علمی که به تازگی در 15 استان کشور انجام شده نشان می دهد «خیانت» علت 67 درصد قتل مردان از سوی همسرانشان بوده است.

آمارهای مربوط به خیانت مردان و همسرکشی ها و پرونده های قضایی مرتبط، زنگ خطری است جدی برای جامعه ما.