محمد (ص) از نگاه ویل دورانت

زندگی پیامبر، بسیار ساده بود. خانه هایی که بتوالی در آنها اقامت گرفت همه از خشت بودند و بیش از دو متر و نیم بلندی نداشتند. سقف آنها از شاخه خرما بود و درب آنها پرده هایی از موی بز یا کرک شتر. بستر وی تشکی بود که بر زمین گسترده می شد. بارها او را می دیدند که پاپوش خود را می دوخت، یا لباس خود را وصله می زد، یا آتش روشن می کرد، یا خانه را جارو می کرد، یا بز خانگی را در حیاط می دوشید، و یا از بازار خوراکی می خرید. با دست غذا می خورد و پس از غذا انگشتان خود را پاک می کرد. خوراک عمده وی خرما و نان جو بود، شیر و عسل همه تجملی بود که گاهی از آن بهره می گرفت. شراب را که بر دیگران حرام کرده بود هرگز ننوشید. با بزرگان خوش برخورد و با ضعیفان گشاده رو بود، و در مقابل گردن فرازان مغرور، بزرگ، و با مهابت. با یاران خود سختگیر نبود، از بیماران عیادت می کرد، در تشییع هر جنازه ای که بر او می گذشت شرکت می جست. هرگز به ابهت قدرت تظاهر نمی کرد، دوست نداشت که نسبت بدو با تکریم خاص رفتار کنند. دعوت برده را برای غذا می پذیرفت. کاری که قوت و فرصت انجام آن را داشت به برده واگذار نمی کرد. با آنکه از غنیمت و منابع دیگر مال فراوان به دست او می رسید، برای خانواده خود بسیار کم خرج می کرد؛ آنچه برای خودش تخصیص می داد از کم هم کمتر بود؛ قسمت اعظم مالی را که به دست او می رسید صرف صدقات می کرد...

 

( برگرفته از کتاب " تاریخ تمدن"  نوشته "ویل دورانت" جلد چهارم)

نظرات 16 + ارسال نظر
سیاوش یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:42 ق.ظ

سلام دوست نازنین . عید شما مبارک . زنده باد . از دیدن وبلاگتون و بخصوص اسم زیبای وبلاگتون که منو به یاد یکی از کارهای استاد شجریان انداخت لذت بردم . خوش باشید و سلامت . یا علی.

پسری از جنس باران دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:26 ق.ظ http://silenceq.blogsky.com

رفتنت آغـــــــــــاز ویرانیست، حرفش را نزن ابتدای یک پریشـــــــانیست، حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو چشمهایم بی تو بارانـیست، حرفش را نزن

آرزو داری دگـــــــــــــــــــــر بر نگردم پیش تو راهمان با آنکه طولانـــیست، حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلــــــــــــــــــــــب مرا دل شکستن کار آسـانیست، حرفش را نزن

حرف رفتن میزنی وقتی که محـــــــتاج توام رفتنت آغــــــــــاز ویرانیست، حرفش را نزن

من آپ کردم
منتظرم نظر شما رو بدونم

الهه دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:10 ق.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام عالی بود مثل همیشه راستی تو این مطالبارو از کجا می آری پامبر مظهر ساده زیستی هستن چیزی که حالا تو جامعه کمتر دیده می شه...

امیر دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.khaterat-e-aseman.blogsky.com

سلام دوست من، مثل همیشه مطلب جالبی انتخاب کردید. امیدوارم برای همه ما درس باشه.
موفق باشید

مریم دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:07 ب.ظ http://mosafereshabemahtab.blogfa.com/

سلام دوست عزیز...
عید گذشته رو به شما تبریک میگم...
با امید به اینکه پیامبر (ص)را سرمشق خودمون قرار بدیم...
شاد و سلامت باشی

نازنین شبگرد دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:00 ب.ظ http://amirony.blogsky.com

من بگی نگی ویل دورانتو میشناسم . لذات فلسفشو هم خوندم . خیلی قشنگ درباره پیامبرمون گفته ولی کاش میگفتی خودت چی فکر میکنی . مثل همیشه تکی .
تا های بعدی بای

سروش دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://clickit.blogsky.com

کاش گوش ها آنقدر سنگین نشده بود و دل ها آنقدر سیاه ... که از این همه فضیلت و اخلاقیات تنها به قسمت هایی که منافع را تامین می کند٬ بسنده نمیکردند .

خاطره سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:17 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

سلام...نگاهش خوب بود...خیلی قشنگ بود

نیایش سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ق.ظ http://www.neyayesh60.blogfa.com

سلام و خسته نباشید.
من ادرش وبلاگ شما رو تو وبلاگ خاطره ون دیدم ...از اسم و بلاگتون خوشم اومد ...
اما .بلاگ خوبی داری.
موفق باشید

مرجان سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:50 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام
مرسی منم لینک شما رو اضافه کردم . بازم بیا خوشحال میشم

بای بای

مرجان سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:03 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

راستی من بلد نیستم که چطور scroll bar رو در وبلاگم قرار بدم . باید چیکار کنم ؟؟؟

منتظرم بای بای

انیما چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ق.ظ http://anima.blogfa.com

خودمو میبینم ،
خودمو میشنوم ،
خودمو فکر میکنم
تا هستم جهان ارثیه ی بابامه
سلاماش،
همه ی عشقاش،
همه ی درداش، تنهاییاش ...
وقتیم نبودم ، مال شما .
اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم با من بگو ،
یا بذار با تو بگم
سلامامونو ، عشقامونو ، دردامونو ، تنهاییامونو ...

ما هم به روز شدیم
سر بزنی خوش حال میشیم

محمد رضا عینی شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:57 ب.ظ

محمد رضا عینی دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:38 ب.ظ

سایت شما بسیار زیبا بود.
منتظر mail شما هستم.
bye

هروئین فروش شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:21 ب.ظ

سایت شما تخمی بود
لططفاْ جمش کنید ریدم تو این سایتتون
خر بشاشه تو روحتون

lanati دوشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.lanati2003.blogfa.com

خوب بود .نه کامل،اگه دوست داری از دیگران بدونی حتماٌ یه سری بهم بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد