هدیه تهرانی و تلویزیون کروبی

مهدی کروبی دبیر کل حزب تازه تأسیس اعتماد ملی که قرار است تلویزیون ماهواره ای خود را در شب یلدا به روی آنتن ببرد٬ در نظر دارد از یک خبرنگار زن که به دلیل رفتارهایش از مجلس اخراج شده٬ استفاده کند.

این خبرنگار اخراجی که رفتارهایش با اعتراض گسترده نمایندگان مجلس و همچنین محمد خاتمی مواجه شده بود هم اکنون در خبرگزاری کارگری ایران (ایلنا) مشغول بکار است.

وی قرار است مسئولیت بخش مجلس مجلس تلویزیون « صبا » را برعهده داشته باشد٬ این در حالی است که وی حق ورود به مجلس را ندارد.

کروبی پیش از این نیز قرار بود از هدیه تهرانی به عنوان مجری در شبکه صبا استفاده کند اما این تصمیم با انتقاد زیادی مواجه شده بود. در جدی ترین اعتراض نسبت به این تصمیم٬ فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی گفته است که اجازه نخواهد داد هدیه تهرانی در این شبکه برنامه اجرا کند.

 

مطلب فوق به نقل از یکی از هفته نامه های داخلی یک سازمان دولتی است و انتشار آن در این وبلاگ صرفا به لحاظ خبررسانی است.

کاپشن احمدی نژاد

چندی پیش در یکی از هفته نامه های داخلی یک سازمان دولتی، مطلبی را خواندم با این عنوان : « فروش کاپشن احمدی نژاد 5 برابر شد».

این آمار با توجه به یک نظرسنجی در شهر کرمانشاه ارائه شده بود. از یکی از دوستان هم شنیده بودم در تهران هم این مدل کاپشن با همین نام به فروش می رسد.

متن کامل خبر به شرح زیر است :

میزان فروش کاپشن های مدل کاپشن رئیس جمهور در کرمانشاه پنج برابر افزایش یافته است.

این مدل کاپشن که به تازگی به کاپشن های احمدی نژاد مشهور شده از یک ماه پیش با استقبال چند برابری مشتریان مواجه گردیده و علاوه بر جوانان حزب اللهی، سایر افراد جامعه از همه اقشار از جمله کارمندان، کارگران و دانشجویان از آن استفاده می کنند.

ارزانی، کیفیت خوب و علاقه به رئیس جمهوری گزینه های برتر مردم برای خرید این مدل کاپشن هاست.

یک فروشنده گفت: روزانه بین 35 تا 45 کاپشن این مدل فروش دارم و خریداران جوانان از همه تیپ و طبقه ای هستند. وی افزود: گویا پوشیدن این مدل کاپشن به یک فرهنگ عامه تبدیل شده و تقاضا برای خرید آن رو به افزایش است. یک فروشنده دیگر در پاساژ کویتی های کرمانشاه نیز گفت: من فکر نمی کردم ظرف 15 روز 240 کاپشن از این مدل بفروشم و این یک رکوردی برای فروش مغازه من و سایر همکاران به حساب می آید.

گفتنی است در اکثر شهرهای کشور خرید این مدل کاپشن ها با استقبال مردم مواجه شده است.

 

در خبر فوق نکاتی وجود دارد که جالب توجه می باشد :

1-     چرا شهر کرمانشاه برای این نظرسنجی انتخاب شده است؟!!!

2-     چند درصد از خریدها به دلیل ارزانی و کیفیت خوب!!! و چند درصد به خاطر علاقه به رئیس جمهوری صورت گرفته است؟

3-     آیا واقعا پوشیدن این کاپشن به یک فرهنگ عامه تبدیل شده است؟ چرا در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور شاهد گسترش این فرهنگ نیستیم؟

4-     با توجه به افزایش استقبال مردم از این نوع کاپشن، استقبال مردم از دیگر انواع کاپشن ها چگونه بوده است؟ آیا مقایسه ای میان خرید البسه مدل روز و کاپشن مذکور نیز صورت گرفته است؟

آیا حق با شیطان بود؟

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿34﴾

« و چون به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده برید٬ همه سجده بردند جز ابلیس که سرکشید و کبر ورزید و از کافران شد »

(بقره ٬ 34)

 

موضوع آفرینش انسان و سجده بر آن از سوی فرشتگان جز شیطان که استکبار ورزید و از کافران شد در چندین سوره از قرآن مطرح شده است  ( بقره٬ 34 ؛ طه٬ 16 ؛ اعراف٬ 11 ؛ حجر٬ 30 و 31).

وقتی به این موضوع فکر می کنم که چرا شیطان از دستور خداوند سرپیچی کرد به جواب های متعدد و گاهی ضد و نقیض می رسم تا آنجا که گاهی حق را به شیطان می دهم.

شیطان در گفتگویی که با خداوند انجام داده است و در برخی سوره های قرآن (اعراف٬ 12 ؛ ص٬ آیات 74 الی 76 ؛ حجر٬ آیات 32 الی 33) هم به آن اشاره شده است دلایل خود را اینگونه بیان می کند:

1-     برای اینکه من بهتر از او هستم٬ مرا از آتش آفریده ای و او را از گل.

2-     گفت من کسی نیستم که به انسانی که از گل خشک بازمانده از لجنی بویناکش آفریده ای سجده برم.

 

شاید شیطان تفاوت در خلقت خود و آدمی را تنها بهانه ای قرار داده بود. شاید سرپیچی از دستور خداوند نه از سر خودخواهی و خودبرتربینی ٬ بلکه به آن دلیل بود که از آینده انسان خبر داشت و می دانست چه جرم ها و جنایاتی شکل خواهد گرفت؛ چه خون ها خواهد ریخت. شاید او مخلوقی را می دید که نه تنها خون همنوع خود را بدون هیچ ابایی می ریزد٬ بلکه از گوشت آن نیز استفاده می کند؛ عملی که هیچ مخلوق دیگری آن را انجام نمی دهد.

 

« و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من گمارنده جانشینی در زمینم٬ گفتند آیا کسی را در آن می گماری که در آن فساد می کند و خونها می ریزد٬ ... »

(بقره٬ بخشی از آیه 30)

 

ابلیس در یکی از گفت و گوهایش با خداوند می گوید:    قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿16﴾

« پروردگارا از آنجا که مرا فریفتی٬ بر سر راه راست تو در کمین آنان ] بندگان[ می نشینم »

(اعراف٬ 16)

لذا بعضی از اهل تصوف٬ از جمله حلاج و عین القضاة٬ در مقام دفاع از ابلیس و توجیه کار او برآمده اند و سرپیچی او را حاکی از رسوخ او در توحید دانسته اند که نخواست جز به خداوند بر کسی سجده برد؛ و گفته اند ابلیس این امر به سجده را دام یا امتحانی از سوی خداوند می پنداشت و همین توجیهات راه را برای پیدایش فرقه شیطان پرستان باز کرده است.

اما نکته ای در این آیه (اعراف، 16) وجود دارد که نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت؛ و آن نسبت دادن اغوا به خداوند است که غریب به نظر می رسد.

شیخ طوسی اغوا را به سه معنی گرفته است:

1-     محرومیت شیطان از بهشت.

2-     حکم به غوایت شیطان کردن. چنانکه وقتی می گوید اضللتنی ، یعنی حکم به ضلالت من دادی.

3-     نابود ساختن به لعن الهی.

 

بعضی نیز گفته اند مراد شیطان از اینکه به حق تعالی گفته است « از آنجا که مرا فریفتی ... » این است که مرا با حکم به سجده کردنم بر آدم امتحان کردی و من اشتباه کردم و گمراه شدم؛و این تفسیر مطلوبی است. زیرا شیطان خداشناس و موحد بود٬ و حتی به تعبیر بعضی عرفا از شدت غیرت و تعصب در ایمان بود که حاضر نشد به غیر از خدا سجده کند. شیطان از این نظر گمراه شد یا به قول خودش فریب خورد که تصور می کرد امر به سجده بردنش به آدم٬ از این است که خداوند می خواهد خلوص و اخلاص و عبودیت او را امتحان کند. لذا کوشید ثبات قدم خود را حفظ کند٬ غافل از آنکه روح بندگی و اساس آن در اطاعت است.

 

و آن زمان که شیطان از سجده بر آدم سر باز زد٬ « گفت پروردگارا پس مرا تا روزی که ]مردمان[ برانگیخته شوند مهلت ده (79) فرمود ]پذیرفتم[ تو از مهلت یافتگانی (80) تا روز آن هنگام معین (81) گفت ]سوگند[ به عزت تو که همگی آنان را گمراه خواهم ساخت (82) مگر آنان٬ از بندگانت را که اخلاص یافته اند (83)

( ص٬ آیات 79 الی 83)

البته پاسخ دادن به این مساله مشکل که چرا خداوند شیطان را آفریده یا به او تا روز قیامت مهلت داده و دست  او را در فریفتن بندگان باز گذارده است٬ طبق هر مشرب و مکتب اسلامی دشوار است.

این سوال و مبحث نیز خود جای بحث بسیار دارد که در اینجا نمی گنجد.

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿30﴾

« و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من گمارنده جانشینی در زمینم٬ گفتند آیا کسی را در آن می گماری که در آن فساد می کند و خونها می ریزد٬ حال آنکه ما شاکرانه تو را نیایش می کنیم و تو را به پاکی یاد می کنیم؛ فرمود من چیزی می دانم که شما نمی دانید»

(بقره٬ 30)

و سرانجام تمام فرشتگان سجده کردند؛ هر چند شاید دلیل خلقت آدمی را نمی دانستند. اما ایمان بی حد و اندازه آنان به خداوند باعث شد تا چنین کاری را قبول کنند.

در خلقت انسان رازی نهفته است که هیچیک از فرشتگان و حتی شیطان با سال ها عبادت پروردگارش نتوانست آن را درک کند.

اینگونه به نظر می رسد که مقام آدمی آنقدر والاست که حتی فرشتگان و شیطان که به گفته خود٬ آفریده شده از آتش است و برتر از گل آدم٬ ارزش سجده کردن را دارد و به محض آنکه آفریده می شود مقامی بالاتر از آنان پیدا می کند و با عبادت خداوند به جایگاهی می رسد که حتی فرشتگان نیز به آن دسترسی ندارند.

ایکاش ارزش خود را می دانستیم ...

 

* با اقتباس از قرآن کریم؛ ترجمه بهاءالدین خرمشاهی