مردم آمریکا و ایران

حتما اهل چت (chat) کردن هستید. معلومه دیگه٬ اولین کار جوانان بعد از خرید اینترنت نشستن پشت کامپیوتر و ساختن ID هست و بعد هم .... حرکت .....

نمی دونم شماها کدام Room را انتخاب می کنید. مثل خیلی ها قسمت Voice chat  و Room های ایرانی را انتخاب می کنید یا نه.

حرفی که می خوام بزنم زیاد ربطی به چت کردن نداره –البته نه اینکه بی ربط هم نباشه – بیشتر می خوام درباره شناخت آمریکایی ها از خودمان یعنی ایرانی ها بنویسم.

چند وقت قبل رفتم توی یک Room مربوط به کشور آمریکا و بعد شروع کردم به چت کردن با یکی از آنها. یادم هست که وقتی حادثه یازده سپتامبر اتفاق افتاده بود٬ وقتی به هر قسمتی می رفتی و می گفتی ایرانی هستم تنها کلمه تروریست به جای کلمه خوش آمدید به کار می رفت. اما این دفعه دیگر این کلمه را کسی نزد. البته شاید به خاطر این بود که فقط برای یک نفر pm دادم و وقتی دیدم جواب داد به همان یکی بسنده کردم. خیلی دوست داشتم بدانم درباره ما چی فکر می کنند. این بود که شروع کردم به سوال کردن. 3 سالی از من کوچکتر بود. وقتی نظرش رو درباره ایران پرسیدم گفت فکر می کنم یه جای خیلی خشک باشه و همه جا کویره  ...  بعد کمی توضیح دادم و قرار شد عکس هایی از مناطق ایران برایش بفرستم.

خواستم نظرش رو درباره مردم ایران بگه و اگه سوالی داره بپرسه. اولین سوالش این بود که چرا همه شما عبا و عمامه دارید. دهنم از تعجب باز مونده بود. نمی دونستم در جوابش چی بدم. داشتم فکر می کردم که اونجا چه تبلیغاتی علیه ایران داره می شه. گفتم همه که اینطوری نیستند. ما هم مثل همه لباس های معمولی می پوشیم. دوباره گفت چرا زن ها خودشون رو می پوشانند و نقاب به صورتشان می زنند. گفتم اینطوری که فکر می کنی نیست. ناخودآگاه به فکر شلوغی های میدان ولی عصر و تجریش و دیگر خیابان های تهران و آدم های آنجا افتادم.

خلاصه دیدم هر چی می گم باز سوال های عجیب و غریب می پرسه. دیگه خسته شده بودم. خداحافظی کردم و DC شدم. تا چند روز توی این فکر بودم که آخه چرا؟

آمریکا تا وقتی که از ایران بهره برداری می کرده٬ می گفته عروس خاورمیانه و از این حرف ها و وقتی دستش کوتاه شد شروع کرد به ساختن برنامه هایی علیه ایران.این حرف های من اصلا سیاسی نیست. طرفداری از آمریکا یا ایران هم نیست. البته من به شخصه معتقدم آمریکایی ها آدم های مغرور و خودخواهی هستند و جز خودشان٬ کسی را آدم نمی دانند و همه را بردگانی می دانند در راه رسیدن به اهدافشان.

در کل حرف من این است که چرا دو تا ملت اینقدر نسبت به هم بیگانه هستند٬ در حالی که دنیا به سمتی می رود که ما آن را دیگر باید دهکده جهانی بنامیم.

تاسف

هیچ وقت حرف هاش از یادم نمی ره. حالا که به نگاه های ملتمسانه اش برای باور حرف هایش فکر می کنم و وقتی به یاد خنده ها و مسخره بازی هایی که درآوردم می افتم از دست خودم عصبانی میشم. چرا حرفهایش را باور نکردم. لااقل مسخره اش نمی کردم.

 

***   ***   ***   ***

آن روز وقتی گفت دیگه به آخر خط رسیدم٬ گفتم پیاده شو دور بزنیم و هر کسی یه چیزی می گفت و صدای خنده بچه ها پشت سر هم و مستمر ادامه می یافت. ولی او حتی لبخند هم نمی زد.

یکی می گفت: به بابات بگو حلوا نده من دوست ندارم ٬ دیگری می گفت:بگو چلوکباب بده و ...    

هیچ کس حرف هاش رو جدی نگرفت. بچه ها آنقدر به مسخره بازی هاشون ادامه دادند که متوجه رفتنش نشدند.

 

***   ***   ***   ***

حدودا یک هفته از آن روز می گذشت و هیچ کس خبری از او نداشت. یک روز صبح وقتی داشتم سر کلاس می رفتم٬ برگه ای روی دیوار دیدم. در جا خشکم زد. باورم نمی شد. خواستم جلوتر برم و از نزدیک ببینم اما انگار پاهام به زمین چسبیده بودند. هر چه سعی می کردم٬ بی نتیجه بود.

زانوهام شل شده بودند. نمی توانستم خودم رو سر پا نگه دارم. همان جا زانو زدم و نشستم.

هیچ وقت حرف هاش از یادم نمی ره. حالا که به ...

 

معیار انتخاب

آخه چی بگم. این چه وضعیه. نمی دونم معیار بچه ها برای انتخاب وبلاگ ها و نظردهی آنها چیه. یکی از دوستان گفته بودند چرا زود به زود مطلب نمی نویسی. از این دوستان که سر میزنند و ما رو فراموش نمی کنند ممنونم و از بابت اینکه می آیند و مطلب جدیدی نمی بینند معذرت می خواهم. آخه وقتی بعضی وبلاگ ها رو می بینم که هر روز یک مطلب جدید می نویسند و قسمت نظرات همیشه عدد صفر را نشان می دهد واقعا متاسف می  شوم. بعضی از آنها مطالب خوبی هم دارند. می ترسم که به سرنوشت آنها گرفتار شوم. اما خدا رو شکر طی یک هفته 10 تا 15 نظری برای من می آید و همین باعث دلگرمی برای نوشتن مطالب جدیدتر می شود.

اما بعضی وبلاگ ها بدون داشتن مطلب خاصی کلی بازدیدکننده دارد. نمی دونم چرا. مثلا طرف می نویسه «تست میشه» بعد می بینی 30 تا نظر اومده یا یه شکلک مثل  می ذاره بعد 60 تا نظر می دن که به به عجب وبلاگیه, خوب بود, عالیه, خسته نباشید و .....

خلاصه اینکه ما که نتوانستیم دلیل آن رو پیدا کنیم. اگه شما می دونین به ما هم بگین.

 

(از دوستان عزیز تقاضا دارم در وبلاگشان به این وبلاگ هم لینک بدهند, البته اگر ما رو قابل می دونن. به هر حال ممنون میشم. حتما به من خبر بدهید. من هم خوشحال میشم به دیگر عزیزانی که مایلند لینک بدهم.‌)