روز غدیر٬ روز نور٬ روز سرور٬ روز سرشاری و اکمال٬ روز باروری و اتمام٬ روز رهبری و ولایت است.
و غدیر٬ خود برکه نور و عشق است٬ دریای شور و جوشش٬ آنهم در کویر کور و ریگزار مرگ.
و غدیری٬ تشنه مشتاقی است٬ که سالها در کویر گردیده٬ و ریگزارها را به صدا در آورده٬ و مرگ را در کوله بار خود بسته تا به زندگی برسد و به زندگی برساند.
وغدیری٬ مهاجر تنهائی است که بالاتر از رفاه می خواهد٬ و بیشتر از آزادی و عدالت.
در این روز و در این غدیر گسترده٬ این مهاجر تشنه می تواند سیراب شود٬ و این بالاترها و بیشترها را به دست بیاورد.
از دست پیامبر
و با جام ولای علی
( برگرفته از کتاب " غدیر " نوشته "علی- ص" )
علی آن شجاع بی همتا و قهرمان یکه تازی بود که پهلو به پهلوی پیمبر میجنگید؛ و به اعمال برگزیده و معجزه آسائی قیام نمود: در معرکه بدر٬ بیست ساله بود که با یک ضربت دست٬ یکه سوار قریش را دو نیم ساخت٬ در احد٬ شمشیر پیمبر٬ ذوالفقار را به دست گرفت و بر سرها٬ خود می شکافت و بر تنها جوشن می درید! و در یورش بر قلعه های یهود خیبر با یک دست دروازه سنگین آهنین را از جای کند و آنرا بالای سر خود سپر ساخت! اما پیمبر او را بسیار دوست می داشت و به او بسی وثوق داشت٬ روزی به سوی علی اشاره کرد و گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه.
بارون کارادوو
(B. Carradevaux)
مورخ و محقق فرانسوی |