به کجا چنین شتابان؟!!

موسیقی در ایران، پس از انقلاب بهمن 57 به یک باره دگرگون شد و موسیقی و سرودهای حماسی جایگزین کلیه موسیقی ها شد؛ و نزدیک به دو دهه حاکم بر موسیقی کشور بود.

طی این دو دهه دیدگاه های افراطی باعث شد تا موسیقی اصیل و سنتی با خونندگانی چون قوامی، بنان، محمودی خوانساری، کوروس سرهنگ زاده، گلچین و ... و نیز خوانندگان پاپ همچون فرهاد و محمد نوری در انزوا قرار گیرند و اجازه انتشار مجدد به کارهایشان داده نشد تا به فراموشی سپرده شدند و در این مدت بازار آهنگ های لس آنجلسی گرم شد.

در سال های 76-75 بود که انقلابی در موسیقی رخ داد. گویندگان رادیو به خودشان جرأت دادند تا از نام ترانه به جای سرود استفاده کنند.

در همین زمان بود که شکل و ساختار موسیقی با نام پاپ یا موسیقی مردمی شکل گرفت و مطرح شد.

در بحبوحه درگیری های جناح های سیاسی و غفلت سیاستمداران و با گذشت زمان به یک باره ریتم آهنگ ها شتاب گرفت و شعرها نیز یک سیر نزولی را طی کردند. موسیقی پاپ با پیشینه ای طولانی در دنیا، با موسیقی شش و هشتی اشتباه گرفته شد تا یک بار دیگر خاطرات موسیقی های قبل از انقلاب در ذهن ها زنده شود.

موسیقی و کاست هایی که ارزش بیش از یک بار گوش کردن را ندارند و به نوعی می توان آنها را یک بار مصرف نامید.

موسیقی پاپ تا آنجا پیش رفت که گاها نه تنها با موسیقی لس آنجلسی برابری می کرد، بلکه از آن هم جلو   می زد و به گونه شد که برخی رادیوهای ایرانی فعال در خارج از کشور از آنها برای برنامه شان استفاده کردند.

برخی خوانندگان اصیل که پس از انقلاب در خارج از کشور فعالیت می کردند - همچون گلپا - و برخی چون ایرج که در داخل ایران بودند و در انزوا قرار گرفته بودند، اجازه فعالیت در ایران را دریافت کردند. برخی گروه های موسیقی زیرزمینی نیز به طور رسمی مجوز انتشار کارهایشان را دریافت کردند.

خوانندگان زن قدیمی همچون سیما بینا، سیمین غانم، پری زنگنه و ... نیز اجازه یافتند تا برنامه هایی ویژه بانوان اجرا کنند وخانم دلکش نیز با وجود سن بالا و بدون هیچ مزاحمتی از سوی مقامات ایرانی توانست در چندین نوبت در اروپا به اجرای کنسرت بپردازد و باز هم به ایران برگردد.

در چند سال اخیر نیز کاست هایی با صدای خوانندگان زن با پس زمینه صدای یک مرد – که اصلا مشخص نیست – منتشر شد.

موسیقی پاپ تا آنجا پیش رفت که خواننده ای مثل شادمهر عقیلی را ارضا نمی کرد و ترک وطن گفت و بدین ترتیب پخش صدای او از صدا و سیما ممنوع شد و پس از آن دیگر آهنگ زیبای « یاس » را که درباره حضرت فاطمه بود نشنیدیم.

در این میان کاست هایی از کریس دی برگ، التون جان، جیپسی کینگ و ... از وزارت ارشاد مجوز انتشار دریافت کردند.

در قحطی موسیقی اصیل و زیبا و در این کویر معنا، ارزش آهنگ های قدیمی بیش از پیش خود را نشان دادند و آهنگ های خوانندگان قدیمی یکی پس از دیگری مجاز شناخته شد و بسیاری از کاست های آنها با گرفتن مجوز به صورت رسمی منتشر شد و از سوی دوستداران موسیقی اصیل با استقبال گسترده ای مواجه شد.

 

اما به راستی چه اتفاقی در موسیقی و سلیقه های مردمی رخ داد که یک باره به سمتی کشیده شدیم که به جای پیشرفت، پسرفت داشتیم و پله پله سقوط کردیم ؛ و تا کجا پیش خواهیم رفت؟